تفاوت فسخ با انفساخ

تفاوت فسخ باانفساخ

تفاوت فسخ  با انفساخ :

انفساخ، انحلال یا از بین رفتن معامله، به صورت خود به خود و قهری، که منشاء این انحلال یا به تراضی طرفین در قرارداد است یا به حکم قانون، رخ می‌دهد. مانند شرطی که طرفین در قرارداد قرار می‌دهند که اگر ثمن معامله تا فلان تاریخ پرداخت نشود، معامله به صورت خود به خود منفسخ می‌شود.

به عبارت دیگر، به هر نوع انحلال قهری و غیر ارادی عقد، انفساخ گفته می‌شود. به عنوان مثال، فوت وکیل پس از عقد وکالت، موجب انحلال قهری عقد وکالت می‌شود و یا اینکه درعقد لازمی، شرط شود که اگر چک ثمن معامله با برگشت مواجه شود، عقد منحل گردد که در این حالت بدون اراده طرفین و به صورت خود به خود عقد منفسخ می‌گردد. اگر شرطی موجب انحلال قهری عقد شود، آن را “شرط فاسخ” می‌گویند.

البته این امکان وجود دارد که طرفین پس از برگشت چک، مجدداً حاضر شده و چک جدیدی رد و بدل کنند. با توجه به اینکه حقوق عالم اعتباری است، در واقع طرفین با توافق جدید خود خواسته‌اند که همان عقد به اعتبار خود باقی بماند. در اینصورت، در هنگام تنظیم متمم های قراردادی، باید نهایت دقت را اعمال کرد تا آثار و شرایط قبلی قرارداد به اعتبار خود باقی بمانند. به عنوان مثال، اگر در معامله ای شرط شده باشد که اگر هر کدام از چک های ثمن معامله یا برگشت مواجه گردد، فروشنده حق فسخ داشته باشد، یا شرط فاسخ تعیین و اعلام شود که در صورت برگشت شدن هر یک از چک ها، معامله منفسخ و از درجه اعتبار ساقط گردد، و متعاقباً چک مزبور با برگشت مواجه شود، با پادرمیانی افرادی،فروشنده حاضر گردد که در قبال استرداد چک برگشت شده، چک دیگری دریافت نماید. در این حالت، باید به شرح ظهر قرارداد تصریح گردد که تمامی آثار و شرایط قراردادی بر چک جدید نیز حکم فرما بوده و با برگشت شدن آن نیز، حسب مورد، فروشنده حق فسخ خواهد داشت و یا معامله منفسخ خواهد شد. چه آنکه در غیر این صورت، ممکن است با تحقق تبدیل تعهد به اعتبار دین (جابجایی چک ها)، تضمینات و شروط چک نخستین بر چک ثانوی حکومت ننماید که البته ازاین دیدگاه ممکن است خسارات عمده‌ای را برای فروشنده به همراه داشته باشد.

تفاوت بین دو عبارت “فسخ” و “انفساخ” :
این دو عبارت در قراردادها به کار می‌روند و هر کدام از آنها آثار حقوقی خاص خود را دارند. در صورتی که در قرارداد شرط فسخ قرار داده شده باشد، پس از تحقق شرایط فسخ، طرفی که حق فسخ را دارد باید به قید فوریت اظهارنامه‌ای را برای طرف مقابل خود ارسال کند و با این اظهارنامه، اراده خود مبنی بر فسخ قرار داد را به طرف مقابل اعلام کند. سپس با استناد به این اظهارنامه و اثبات شرایط تحقق خیار فسخ، می‌تواناعلان فسخ قرارداد را از دادگاه بخواهید.

اما در صورتی که شرط مندرج در قرارداد شرط انفساخ باشد، با تحقق این شرط قرارداد خود به خود منحل می‌شود و احتیاج به اراده مجدد طرفین یا یکی از طرفهای قرارداد وجود ندارد. به عبارت دیگر، اگر شرایط تعیین شده در شرط انفساخ تحقق یابد، قرارداد به صورت خودکار منحل می‌شود و دیگر نیازی به اعلام فسخ قرارداد و یا رفتن به دادگاه نیست.

نمونه‌هایی از شرایط فسخ و انفساخ در متن ذکر شده‌اند. در نمونه شرط فسخ، در صورتحقق یک شرط خاص (مثلا حضور خریدار در موعد مقرر در دفترخانه و یا مهیا کردن مقدماتی مربوط به خریدار)، فروشنده حق فسخ قرارداد را دارد. در این حالت، پس از تحقق شرایط فسخ، فروشنده باید به قید فوریت اظهارنامه‌ای را برای خریدار ارسال کند و پس از آن، با استناد به اظهارنامه و اثبات شرایط، می‌تواند فسخ قرارداد را اعلام کند.

در نمونه شرط انفساخ نیز، در صورتی که خریدار به هر علتی در تاریخ مقرر در دفترخانه حاضر نشود، قرارداد به صورت خودکار منحل می‌شود و دیگرنیازی به اعلام فسخ قرارداد و یا رفتن به دادگاه نیست. در این حالت، شرط مندرج در قرارداد به صورت شرط انفساخ است و با تحقق آن، قرارداد به صورت خودکار منحل می‌شود.

به طور کلی، تفاوت اصلی بین فسخ و انفساخ این است که در فسخ، نیاز به اعلام فسخ برای منحل شدن قرارداد وجود دارد و نیاز به اثبات شرایط تحقق خیار فسخ وجود دارد، اما در انفساخ، با تحقق شرایط مندرج در شرط، قرارداد به صورت خودکار منحل می‌شود و نیاز به اعلام فسخ و یا اثبات شرایط تحقق خیار فسخ نیست.

در قرارداد بیعی، ممکن است شرطی وجود داشته باشد که اگر طرف خریدار تا تاریخ معین مبلغ را پرداخت نکند، قرارداد منفسخ شود. در این مورد، اگر منظور طرفین از عبارت “کان لم یکن” همان شرط فسخ باشد، صرفاً نیاز به اعلام اراده بایع برای فسخ قرارداد وجود دارد. شرط حق فسخ به علت عدم پرداخت صحیح است و جزء شروط باطل نیست. بنابراین، با توجه به اصل آزادی اراده و احترام به حاکمیت اراده، شرط مذکور صحیح است.

شرط مورد نظر یک شرط فعل مادی مثبت است که خریدار ملف به اجرای آن در موعد مقرر است.

این شرط، شرط نتیجه نمی‌تواند باشد، زیرا شرط نتیجه آن است که وقوع امری در خارج شرط شود. شرط نتیجه در امور اعتباری بوده و آن هم زمانی قابل تحقق است که انجام یک عمل حقوقی باشد نه استنکاف از یک عمل حقوقی. بنابراین، وقایع خارجی که نیاز به فعل مادی دارد، نمی‌تواند شرط نتیجه باشد.

در صورتی که قصد و نیت طرفین از جعل شرط انفساخ قراردادی باشد، هر چند در قانون مدنی از شروط انفساخ قراردادی نصی نداریمو مقنن فقط انفساخ قانونی را در عقود لازم و حایز پذیرفته است، اما ممکن است در این مورد قراردادی بین طرفین صورت بگیرد. با این حال، جعل شرط انفساخ قراردادی معمولاً با شرایط قانونی مطابقت ندارد و در صورت وقوع، صاحب حق می‌تواند مستقیماً دعوی فسخ قرارداد و استرداد مبلغ را تقدیم کند. لذا، جعل شرط مذکور شرط انفساخ قراردادی نیست و عقد پس از تحقق شرط منحل نمی‌شود و باید با اراده صاحب حق منحل گردد.

در قانون مدنی، انفساخ به دو دسته انفساخ قانونی و انفساخ قراردادی تقسیم می‌شود. در انفساخ قانونی، حکم قانون تعیین کننده در منفسخ شدن قرارداد است. به عنوان مثال، در ماده 951 قانون مدنی آمده است: “کلیه عقود جایزه بموت احد طرفین منفسخ می‌شود و هم‌چنین به سفه در مواردی که رشد معتبر است.” این یکی از موارد انفساخ قانونی قراردادهاست.

در انفساخ قراردادی، مبنای منفسخ شدن قرارداد، شرطی است که طرفین در قرارداد تعیین کرده‌اند. به عنوان مثال، در قراردادمبایعه، ممکن است قید شود که اگر خریدار تا تاریخ معین تعیین شده، کل مبلغ را پرداخت نکند، قرارداد منفسخ است. یا در قرارداد مشارکت در ساخت، ممکن است شرطی قرار داده شود که اگر سازنده تا تاریخ معینی، سازه مورد قرارداد را به مرحله ای از عملیات ساخت مثلاً اسکلت بندی، نرساند، قرارداد به خودی خود منفسخ می‌شود.

در این حالت، شروط منفساخی قراردادی، بر اساس توافق طرفین در قرارداد تعیین می‌شوند و باید با شرایط قانونی مطابقت داشته باشند. در صورتی که شروط منفساخی قراردادی با شرایط قانونی مطابقت نداشته باشند، به عنوان یک شرط باطل در نظر گرفته می‌شوند و اعتباری ندارند.

قانون مدنی و ماده ۱۰ آن، قراردادهای خصوصی را بجز مواردی که با نص صریح قانون در تضاد باشد، نافذ می‌شود. درج و جعل شرط انفساخ، ناشی از دو اراده است و با انقضای مهلت معهود، که جنبه وصفی و موضوعیت هم دارد، عقد به صورت قهری منفسخ می‌شود و بیع در ید خریدار امانتی بوده و اگر خریدار، بعد از تخلف، معاملاتی را انجام دهد، تابع معاملات فضولی خواهد بود.

فلسفه وجودی این تحلیل، آن است که اراده‌هایی که ایجاد کننده رابطه حقوقی هستند، در زمان عقد توافق کرده‌اند که اگر ثمن المعامله در موعد معهود پرداخت نشود، بدون دخالت اراده طرفین، عقد منفسخ گردد و بایع نیازی به مراجعه به محکمه برای اجبار به ایفای تعهدات یا اعمال حق فسخ ندارد. او باید با اثبات تخلف از شرط، دعوی استرداد مبیع را مطرح کند. در قانون مدنی، جعل شرط انفساخ صراحتاً باطل نشده است، اما در برخی از عقود مانند نکاح یا وقف، جعل شرط انفساخ مغایر نص صریح قانون است. اما در عقود بیع و صلح، جعل شرط انفساخ براساس ماده ۱۰ قانون مدنی، بلامانع است و صحیح است. در این حالت، به محض تحقق شرط، عقد منحل و بیع در ید خریدار امانتی بوده است.

 

مطالب مرتبط

دعوای اثبات مالکیت

دعوای رفع تصرف عدوانی

فسخ قرارداد اجاره -حکم تخلیه

تفاوت فسخ با انفساخ

بهترین وکیل امور ملکی/حقوقی در رشت

مشاوره حقوقی – وکالت تخصصی رشت-گیلان

 

جهت ارتباط با وکلای خبره در رشت بنابرموضوع به لینک های زیر مراجعه کنید 

لیست وکیل بهترین وکیل ملکی ر رشت

لیست بهترین وکیل کیفری در رشت

لیست بهترین وکیل طلاق در رشت

لیست بهترین وکیل ضرب و جرح در رشت

لیست بهترین وکیل قراداد پیش فروش آپارتمان در رشت

لیست بهترین وکیل ارث و میراث در رشت

لیست بهترین وکیل مواد مخدر در رشت

لبیست بهترین وکیل سرقت در رشت

لیست بهترین وکیل  کلاهبرداری و فروش مال غیر در رشت

لیست بهترین وکیل روابط نامشروع در رشت

لیست بهترین وکیل جرایم اینترنتی در رشت

بهترین وکیل کیفری در رشت

بهترین وکیل طلاق در رشت

بهترین وکیل قراداد در رشت

بهترین وکیل ارث در رشت

لیست بهترین وکیل تصادفات و دیه در رشت 

وکیل  خلع ید در رشت

وکیل جرایم منافی عفت در رشت

وکیل سرقت در رشت

وکیل ملک در رشت

وکیل مهریه در رشت

وکیل طلاق توافقی در رشت

وکیل کیفری در رشت

لیست بهترین وکیل قرارداد در رشت 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *